تبليغات در ايران امروز
با قيمت مناسب و كيفيت عالی |
بيانيه دفتر تحكيم به مناسبت آغاز سال تحصيلیبزرگترين بیعدالتی قدرت مطلقه و غيرپاسخگوست
Mon / 26 09 2005 / 12:10
بيانيه دفتر تحكيم وحدت به مناسبت آغاز سال تحصيلی جديد مهر ماه كه میآيد، شادی و نشاط ايران را فرا میگيرد. همزمان با فصل خزان و بازگشايی دانشگاهها عرصه علم و انديشه رونق يافته، جامعه پوياتر و فعال تر از قبل میشود. از اين رو هر چه دانشگاه در عرصه علم، فرهنگ و انديشه كوشا و موثرتر عمل كند، جامعه نيز سرزنده تر خواهد بود. در كشورهای در حال گذار به توسعه و دموكراسی، دانشگاه نقش ويژهای پيدا میكند. در شرايط فعلی كه حاكيمت بيش از پيش از مردم دور شده است، همه اميدها و نگاهها برای توسعه همه جانبه و دموكراتيك به دانشگاه دوخته شده است. تلاش برای رسيدن به ايرانی آزاد، پيشرفته و دموكراتيك در سايهای دانشگاهی است كه فرهنگ نقاد و دموكراتيك در آن نهادينه شده باشد و از طرفی آزادیهای آكادميك در آن به رسميت شناخته شود. دانشگاهی كه همراه با توسعه علمی و صنعتی، ترويج و تقويت انديشه آزاد و دموكراتيك را بر عهده دارد. امسال در حالی دانشگاهها گشوده میشود كه همچون سالهای گذشته، تابستانی پر از محنت و رنج نبود آزادی و حقوق بشر را از سر گذرانديم و مخالفان آزادی همچون روال گذشته خود، تعطيلی دانشگاهها را غنيمت شمرده و چراغ كور سوی آزادی و حقوق بشر را خاموش كردند. جمعی از نخبگان، روشنفكران، فعالان دانشجويی، مدنی، مطبوعاتی و گاركری كشور مورد ستم قرار گرفتند و حقوق فردی،اجتماعی و سياسی شان توسط حاكميت پايمال شد و با نامهربانیهای بسياری مواجه شدند. دفتر تحكيم وحدت آغاز سال جديد تحصيلی را به همه دانشجويان و دانشگاهيان تبريك گفته، سالی سرشار از موفقيت برای كاروان علم و انديشه كشور آرزو میكند و ذكر مسائلی كه دانشگاهها و كشور در سال جديد با آن روبرويند را لازم ميداند. مسائلی كه با بی درايتی و يكه تازی حاكمان ايران بحرانهای زيادی را در عرصه داخلی و بين المللی برای ميهنمان پديد آورده است. وظيفه دانشجويان و دانشگاهيان است كه با قرار گرفتن در جايگاه ديده بان جامعه مدنی نسبت به اين مسائل حساس باشند. از منافع ملت دفاع كنند. چراغ اميد را در ميان مردم روشن نگه دارند و مانعی در برابر بی تدبيریها، تركتازیها و عقده گشايیهای حاكمان شوند و كشور را از قرار گرفتن در ورطه نيستی نجات دهند. ١- در تابستان امسال انتخابات نهمين دوره رياست جمهوری در شرايطی غير آزاد، غير دموكراتيك و ناعادلانه برگزار شد و احمدی نژاد، افراطی ترين كانديدای موجود مولود انتخابات شد و دولت اصلاحات خاتمی به دولت اسلامگرای احمدی نژاد تحويل داده شد تا حاكميت كاملا يكدست شود. اولين اقدام احمدی نژاد، معرفی كابينهای با سوابق امنيتی و نظامی بود كه از عزم جدی وی و اطرافيانش برای بستن فضای سياسی و فرهنگی خبر میداد. احمدی نژاد كه تلاش زيادی میكند خود را همانند رجايی جلوه دهد به سياق وی بی تجربه ترين مديران را برای كابينه خود انتخاب كرد. از اين رو دولت جديد كه ظاهرا مشخصه ذاتی اش بحران آفرينی در داخل و خارج از كشور است، مشكلات فراوانی را برای مردم و به خصوص طبقه متوسط جديد به وجود خواهد آورد. احمدی نژاد كه سرداری از سپاه وزير فرهنگش است، دولت را متولی و سكاندار فرهنگ كشور میداند و ديدگاهش هدايت جريانهای فرهنگی كشور است. از اين رو مهترين معضل جامعه ايران به خصوص طبقه متوسط جديد، فشار فرهنگی و اجتماعی است كه اين دولت بر آنها تحميل خواهد كرد. در چنين شرايطی دانشگاهها نيز از سرهنگیهای فرهنگی بی نصيب نخواهند ماند و مديران وی در وزارت علوم میخواهند سبك و شيوه زندگی و روابط فردی را نيز به قانون درآورند تا بتوانند هدايت دانشگاه را بر عهده بگيرند. اينها به دنبال آنند كه علاوه بر حجاب، نوع لباس و نحوه پوشش را تعيين كنند و به دنبال طرح مضحك لباس ملی هستند تا از اين راه با پوشاندن يونيفورم بر تن جامعه، كشور را به پادگانی بزرگ تبديل كنند. در اين شرايط وظيفه جنبش دانشجويی دوچندان میشود. تشكلهای سياسی، صنفی و فرهنگی دانشجويی با همراهی دانشجويان بايد در برابر تركتازیها در عرصه فرهنگی كشور مقاومت كنند و مانع فشار بر فضای فرهنگی و اجتماعی كشور شوند. بايد دانشگاه را از حملات سياسی و فرهنگی كه سرمايههای معنوی آن را بر باد میدهد، مصون نگه داشت و آن را همانند دژی مستحكم در برابر آزادی ستيزان حفظ كرد. خواستههای صنفی و فرهنگی دانشجويان، میتواند عامل انسجام و همكاری تشكلهای دانشجويی باشد. تشكلهای دانشجويی با آگاهی بخشی به دانشجويان میتوانند آنها را از حقوقشان مطلع كنند تا نسبت به مشكلات جامعه و دانشگاه حساس تر از گذشته باشند. انسجام جامعه دانشجويی و تلاش دسته جمعی شان برای دفاع از آزاديهای مدنی و اجتماعی مانع مستحكم در برابر اقتدارگرايان برای تحقق برنامههای تاريك انديشان خواهد بود. ٢- حاكميت ايران به واسطه نگاه ايدئولوژيك و پرخاشجويانه اش باعث انزوای سياسی و اقتصادی ايران شده است و هرروز اين وضعيت تشديد میشود. با روی كار آمدن احمدی نژاد، بحرانهای جهانی ايران بيشتر از گذشته شده است. سخنرانی احمدی نژاد با حمله به همه كشورهای صنعتی و قدرتمند دنيا از اصولی در سياست خارجی نام برد كه نشان از بی اطلاعی كامل وی از سياست خارجی بود. دولت جديد در اولين رويارويی با جامعه جهانی در سازمان ملل متحد، چهرهای تهاجمی به جهانيان عرضه كرد و تنشهای بيشتری را ميان خود و كشورهای صنعتی جهان به وجود آورد. غافل از آنكه اين بحران آفرينیها و تنش زايیها در عرصه بين المللی منافع ملت و سرمايههای كشور را بر باد میدهد و باعث میشود تصويری متخاصم و پرخاشگر حتی از مردم ايران به جهان عرضه كند. طرح ابتكاری احمدی نژاد برای مساله هستهای ايران كه از دو ماه قبل به آن میباليد تنها نتيجهای كه داشت كمك به اتخاذ تصميم مشترك و فوری اتحاديه اروپا و امريكا عليه ايران بود. قطعنامه پايانی آخرين نشست شورای حكام عليه ايران، حاصل اين رفتار حاكمان ايران بود. امروز مساله هستهای ايران به مهمترين معضل بين المللی ايران تبديل شده است. حاكمان ايران با دركی نادرست از شرايط داخلی و بين الملی، متوهمانه به تشديد بحرانها دامن میزنند و منافع ملت و كشور را در پای سياستهای غلطشان پايمال میكنند. مهمترين مساله تامين كننده منافع ملت، سود و زيان اقتصادی است. با توجه به شكاف عميق ميان ايران و كشورهای بزرگ صنعتی در مورد مسائل حقوق بشر، تروريسم و انرژی هستهای لاجرم ايران به سمت كشورهايی همانند چين، روسيه و تا حدودی هند رفته است تا با دادن امتيازهای ويژه اقتصادی و در نتيجه فداكردن مصالح و منافع ملت در پای مسائل ايدئولوژيك حاكميت، از حمايت آنها برخوردار شود و چين و روسيه و هند كه صرفا بر پايه منافع اقتصادی كشورشان حامی ضعيف ايران شده اند، در اثر فشارهای بيشتر قيمتشان بالاتر میرود. مساله ديگر نزديك شدن پرونده ايران به شورای امنيت است كه تحريمهايی را برای ايران در پی خواهد داشت. اين تحريمها فشار زيادی به جامعه ايران و طبقه متوسط ايران وارد میكند. دولت ايران برای همراه كردن مردم با خود و تقسيم مشكلاتش با جامعه، از طرفی به ناسيوناليسم كاذب و دروغين روی میآورد و از طرف ديگر با ايجاد جو سركوب به نام منافع ملی و انرژی هستهای هر صدای مخالفی را خاموش خواهد كرد، نمونه اش عبدالفتاح سلطانی وكيل شجاع بسياری از پروندههای حقوق بشری است، كه به بهانه واهی جاسوسی هستهای چند ماهی است به حبس كشيده شده است بی آنكه دليلی و سندی بر مدعاشان ارائه كنند. طرفه آنكه استفاده از انرژی هستهای با اين روش، نه تنها نفعی برايمان ندارد بلكه حقوق و منافع ملت به روشهای گوناگون پايمال میشود. از اين رو وظيفه جنبش دانشجويی است كه نسبت به اين مسائل حساس باشد و جامعه را از بروز مصائب و مشكلاتی كه در انتظارش است آگاه كند و با وجود هزينههای بسياری كه در اين راه خواهد پرداخت، لحظهای در دفاع از منافع مردم غفلت نكند و اجازه ندهد كه منافع ملت بازيچه ماجراجويیها در عرصه خارجی شود. 3- حقوق بشر مهترين مساله داخلی ايران است. چالش اصلی فعالان مدنی و سياسی ايران با حاكميت، قوانين و رفتارهای ضد حقوق بشری حكومت است. فقط در تابستانی كه پشت سر گذرانديم میتوان ليست بلند بالايی از نقض حقوق بشر توسط حاكميت و دستگاه قضايی را برشمرد كه هر روز بر تعداد آن افزوده میشود: اكبر گنجی، روشنفكر آزاديخواه و روزنامه نگار شجاع كشورمان برای دفاع از آزادی انديشه و بيان و برخورداری از آزادیهای مدنی و اجتماعی به مدت ٧٠ روز در اعتصاب غذا بود و با مرگ دست و پنجه نرم میكرد اما مسوولان قضايی ايران حاضر نشدند حتی حقوق يك بيمار و يا زندانی عادی را برای وی به رسميت بشناسند و اكنون ٢١ روز است كه وی را از بيمارستان به زندان برگرداندهاند بدون آنكه مكان نگهداری وی مشخص باشد. همسر و فرزندانش نسبت به سلامتی و جان وی به شدت دلنگرانند و تلاششان برای اطلاع يافتن از وضعيت گنجی بی نتيجه مانده است. عبدالفتاح سلطانی، وكيل شجاع دانشجويان و از مدافعان جدی حقوق بشر، ماههاست كه به بهانههای واهی توسط قوه قضاييه بازداشت شده است و قوه قضاييه بدون ارائه سند و دليل قانونی، آزادی وی را سلب كرده است. علی افشاری، عضو شورای مركزی دفتر تحكيم وحدت و از چهرههای شناخته شده سياسی و دانشگاهی كشور كه برای چندمين پرونده قضايی اش به دادگاه احضار شده بود، در نامه سرگشادهای به رياست قوه قضاييه، پرده از جنايات و شكنجههای روا داشته در دوران بازداشت انفرادی خود برداشت. وی تنها خواسته به حقش از رييس قوه قضاييه برگزاری دادگاه به صورت علنی و با حضور هيات منصفه بود تا لااقل افكار عمومی از پرونده وی اطلاع يابند. اما اين خواسته نيز بی پاسخ ماند و وی در دادگاهی غيرعلنی ترجيح داد كه دفاع نكند و اكنون منتظر حكم دادگاه است. امير بلالی از اعضای سابق دفتر تحكيم وحدت و فعال جنبش دانشجويی به جرم فعاليت در دفتر تحكيم پس از تحمل يكماه حبس انفرادی در سال ٨٠، اكنون به يكسال حبس تعزيری محكوم شده است. ١١ دانشجو و فعال دانشجويی عضو انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه شهركرد، به تحمل حكم غير انسانی شلاق محكوم شدهاند تا سطح درك فرهنگی قوه قضاييه در مواجه با يكی از بخشهای فرهنگی كشور به نمايش گذاشته شود. محمد علی عبادی از اعضای انجمن دانشگاه تربيت معلم تهران و عضو سابق دفتر تحكيم به علت سازماندهی و شركت در تجمعات دانشجويی به ٦ ماه زندان محكوم شد و هم اكنون دوران حبس خود را طی میكند. مسعود باستانی، روزنامه نگار در زندان اراك دوران حبس خود را طی میكند. ناصر زرافشان، وكيل قتلهای زنجيرهای برای استفاده از حق مرخصی استعلاجی مجبور شد بيش از ٢٠ روز اعتصاب غذا كند و با مرگ دست و پنجه نرم كند تا از حق مداوا برخوردار شود. محسن سازگارا فعال سياسی كشورمان كه در سال ٨١ بيش از اين چند ماه در انفرادی دادگاه انقلاب بود و با اعتصاب غذای ٣٢ خود تا آستانه مرگ پيش رفت، به علت نوشتن نامه انتقاد آميز به رهبری به صورت غيابی به تحمل ٦ سال حبس محكوم شد. حشمت الله طبرزدی از فعالان سياسی كشور به جرم دفاع از آزادی و دموكراسی به ١٤ سال حبس محكوم شد و هم اكنون دوران محكوميت خود را سپری میكند. الهه كولايی، نماينده مجلس ششم به علت اظهار عقيده و انجام وظيفه نمايندگی در دفاع از حقوق ملت غير قانونی به دادگاه احضار شده است تا حاكميت ثابت كند برای رسيدن به مقاصدش و افزايش حيطه اقتدارش هيچ حدومررزی را به رسميت نمیشناسد و حتی قانون اساسی خود را نيز زير پا میگذارد. مناطق كردنشين كشور تابستان با رنج و مشقتی را سپری كردند. بی تدبيری حاكميت در مواجه با استانهای كردنشين كشور، فجايع دلخراشی را به وجود آورد. تعدادی از هموطنانمان كشته شدند و حتی اعتراضهای مدنی ومسالمت آميز مردم كرد، سركوب شد. جمع زيادی از مردم عادی بازداشت شدند كه در ميان آنها بسياری از فعالان مدنی و مطبوعاتی كرد نيز وجود داشتند. خانم رويا طلوعی از فعالان مدنی و مدافع حقوق زنان چند ماهی است كه بازداشت شده است و در ميان زندانيان عادی نگهداری میشود. وی كه هميشه بر مشی مسالمت آميز برای فعاليت مدنی و اجتماعی و دفاع از حقوق زنان تاكيد داشته است، به بهانههای واهی بازداشت شده و پس از تحمل چند ماه حبس و چشم انتظاری خانواده، تاكنون زمينه آزادی و يا تبديل قرار وی به وثيقه فراهم نشده است. به فعالان كارگری اجازه تشكيل سنديكاهايی كه از حقوق صنفی شان دفاع كند داده نمیشود و سنديكاهای كارگری برای فعاليت خود مشكلات فراوانی را متحمل میشوند. با شورای مركزی سنديكای اتوبوسرانی كه اقدامی مدنی روشن كردن چراغهای اتوبوس در روز را برای اعتراض به عدم دريافت حقوقشان سازماندهی كرده بودند، برخورد شد. منصور اصانلو رييس سنديكا و ديگر اعضای شورای مركزی بازداشت شدند. موارد برشمرده شده خلاصهای از نقض حقوق بشر توسط حاكميت در تابستان امسال بود كه نشان میدهد وضع حقوق بشر در ايران رو به وخامت بيشتری خواهد رفت. تشكلها، احزاب، افراد و نهادهای حامی دموكراسی، آزادی و حقوق بشر تحت فشار بسياری قرار دارند. در اين شرايط وظيفه انسانی و ميهنی جنبش دانشجويی و دانشجويان است كه دانشگاه را كانون دفاع از حقوق بشر نگاه دارند و دانشگاه را سد مستحكمی در برابر آزادی ستيزان كنند. 4- دفتر تحكيم نقش ديده بانی جامعه مدنی را برای خود برگزيده است. ديده بان جامعه مدنی همانند ديده بانی كه مشرف به صحنه است و امكان نظارت و مراقبت همه جانبه برايش فراهم است عمل میكند. ديده بان مشرف به صحنه نقش نظارت و نقد عملكرد، رويكردها و نگرشهای فعالان عرصه سياسی و اجتماعی اعم از پوزيسيون و اپوزيسيون را بر عهده دارد و برای حفظ و تقويت جامعه مدنی تلاش میكند. لازمه اين جايگاه نقد رفتارها و نگرشهای ناصوابی است كه مانعی در راه پيشرفت و توسعه دموكراتيك كشور است. ديده بان جامعه مدنی برای تقويت بنيانها و نگرشهايی كه منجر به قدرت يافتن جامعه مدنی در برابر قدرت میشود، میكوشد و همزمان نقش آگاهی بخشی و چراغ هشدار به جامعه را بر عهده دارد. دفتر تحكيم وحدت به منظور ايفای نقش ديده بان جامعه مدنی، دانشجويان را مخاطب خاص خود میداند و آنها را به وظيفه شان در قبال سرنوشت خود و كشورشان آگاه میكند. با حضور فعال و پررنگ دانشجويان در عرصههای فرهنگی و سياسی كشور امكان جلوگيری و كاهش بحرانهای ناشی از بی تدبيری حاكمان فراهم میشود. انجمنهای اسلامی دانشجويان و تشكلهای دانشجويی بدون نياز به مجوز هياتهای نظارت میتوانند صحن مركزی دانشگاهشان را به كانون تبادل افكار دانشجويان و محل فعاليت عرصه عمومی تبديل كنند. تشكلهای دانشجويی میتوانند ساعتی مشترك در تمام طول سال دانشويان را به صحن مركزی فراخوانند تا در مورد مشكلات و مسائلی كه دانشگاه يا جامعه با آن روبروست به بحث بنشينند و راهكار بينديشند. آينده شغلی و اشتغال جوانان، فقر، فساد اجتماعی، پوششهای اجباری، حقوق بشر، آزادیهای اجتماعی و فرهنگی و بحران سياسی ايران در عرصه بين المللی مسائلی است كه دانشگاه و جامعه به صورت روزمره با آن دست و پنجه نرم میكنند. از طرفی ديده بان جامعه مدنی شعارهای و برنامههايی كه در دوران انتخابات داده میشود را پيگيری میكند تا اجازه بازی با كلمات را به حاكميت ندهد و از شعارپراكنیهای بيش از پيش و بدون پشتوانه حاكميت جلوگيری كند. تحقق عدالت را از احمدی نژاد طلب كند تا وی را از ابزار عوام پسند شعار عدالت كه هيچ پشتوانه تئوريك و نظری ندارد و هيچ نمود عينی در جامعه نيافته است، خلع سلاح كند. و به مردم نشان دهد كه بزرگترين بی عدالتی قدرت مطلقه و غير پاسخگو است كه فرصتهای برابر از بين میبرد و تبعيض را در جامعه نهادينه میكند. با ايفای نقش صحيح ديده بانی جامعه مدنی میتوان چراغ اميد را در ميان مردم روشن نگاه داشت و پايان فشار اجتماعی و اقتصادی را به آنها نويد داد. برای رسيدن به ايرانی آزاد، دموكراتيك و توسعه يافته تلاش میكنيم و چراغ اميد را روشن نگه میداريم. شورای مركز ی دفتر تحكيم وحدت ٢/٧/٨٤ |
ايران امروز (نشريه خبری سياسی الكترونيك) Iran Emrooz (iranian political online magazine) iran emrooz©1998-2005 ........... editor@iran-emrooz.net |