تبليغات در ايران امروز
با قيمت مناسب و كيفيت عالی
بازگشت به صفحه اول

نامه انجمن دفاع از حقوق زندانيان به رييس قوه‌‏قضائيه

درخواست تغيير وضعيت يا آزادی ٣٤ زندانی

● انجمن دفاع از حقوق زندانيان در نامه‌‏ای خطاب به رييس قوه قضائيه با اشاره به نام و شرايط ٣٤ زندانی ، از وی برای حل مشكلات و آزادی آنان درخواست بازنگری كرده است.
● "برای بسترسازی جامعه‌‏ای عاری از خشونت و سرشار از رحمت و نشاط و مدارا و همدلی بايسته است حق آزادی بيان را برای يكديگر به رسميت بشناسيم و هيأت منصفه واقعی كه نماينده وجدان عمومی باشد را در تشخيص مجرمانه بودن افعال سياسی، اجتماعی و مطبوعاتی دخالت دهيم"

Sun / 18 09 2005 / 10:23

انجمن دفاع از حقوق زندانيان در نامه‌‏ای خطاب به رييس قوه قضائيه با اشاره به نام و شرايط ٣٤ زندانی ، از وی برای حل مشكلات و آزادی آنان درخواست بازنگری كرده است.
انجمن دفاع از حقوق زندانيان در نامه خود خطاب به «سيدمحمود هاشمی‌‏شاهرودی»، از رييس قوه قضائيه برای اينكه دستور بررسی كارشناسی به‌‏منظور رسيدگی و اقدام برای حل مشكلات زندانيان را صادركرده‌‏، سپاسگزاری كرده است.

متن كامل نامه انجمن دفاع از حقوق زندانيان خطاب به «سيدمحمود هاشمی‌‏شاهرودي» رييس قوه قضائيه كه به خبرگزاری كار ايران (ايلنا) ارسال شده، به شرح ذيل است:
« بسمه‌‏تعالي
حضرت آيت‌‏الله شاهرودي
رياست محترم قوه قضائيه
با سلام و دعای خير
انجمن دفاع از حقوق زندانيان، نهادی مدنی است كه موضوع فعاليت آن عام (شامل زندانيان عادی و سياسی) بوده و بيشتر مراجعان آن را زندانيان عادی و غيرسياسی تشكيل می‌‏دهند كه تاكنون در حد بضاعت خويش اقدامات و پی‌‏گيری‌‏های لازم را درباره آنها انجام داده‌‏است. اما نام‌‏هايی كه پيش رو داريد، به گروه خاصی از زندانيان اختصاص دارد. اين انجمن ماهيتاً و اصالتاً نهادی حقوق بشری است و فارغ از سياست و عوامل سياسی ديده‌‏بانی و رفتار می‌‏كند، اما اعضای اين انجمن به صفت فردی خويش همچون شما و همه جريانات موافق و مخالف در موضوع منافع ملی و مصالح عمومی وحدت نظر دارند و مايلند كانون‌‏های تنش و بدنامی و بدفرجامی زدوده شوند و سيمايی از رأفت و عدالت و حقوق بشر در جامعه ما به نمايش درآيد كه مايه مباهات همه ايرانيان باشد. برای بسترسازی جامعه‌‏ای عاری از خشونت و سرشار از رحمت و نشاط و مدارا و همدلی بايسته است حق آزادی بيان را برای يكديگر به رسميت بشناسيم و هيأت منصفه واقعی كه نماينده وجدان عمومی باشد را در تشخيص مجرمانه بودن افعال سياسی، اجتماعی و مطبوعاتی دخالت دهيم تا كسی را مستقل از تشخيص آنان به خاطر گفتن و نوشتن و يا اعتراض و شركت در تجمع يا تظاهرات مستوجب مكافات و حبس و زجر ندانيم و حتی اگر رفتارش مستوجب ملامت باشد، بكوشيم با ديده اغماض به آن نگريسته شود. ما مايليم همدلانه و مسؤولانه در راه تحقق آنچه گفته شد و نيز در راه حل آن دسته از مسائلی كه به قلمرو كار اين انجمن مربوط و منجر به بهبود وضعيت زندانيان می‌‏گردد از هر اقدامی فروگذار ننماييم.
ما نيز اين سخنان شما را كه كراراً بر زبان رانده‌‏ايد كه زندان راه حل مناسبی برای بسياری از بزهكاريها نيست، باور داريم، لذا معتقديم مجازات زندان در مورد فعالان سياسی، اجتماعی و مطبوعاتی نيز نه تنها مشكلی از مشكلات كشور حل نمی‌‏كند بلكه هزينه‌‏های فراوانی را بر نظام ج.ا.ا. تحميل می‌‏نمايد. در اين درخواست بدون ورود به ماهيت و صرف‌‏نظر از درستی يا نادرستی احكام صادره و يا عقايد و مواضع زندانيان و صرفاً با اهداف انسان‌‏دوستانه و به منظور فضاسازی مناسب برای جامعه و دولت سخن می‌‏گوييم. از اين رو پيرو گفت‌‏وگوهای عديده چند ماه گذشته در خصوص زندانيان مختلف، بدين وسيله مستدعی است اقدامات لازم نسبت به تغيير وضعيت زندانيان نامبرده در زير (طبق حروف الفبا يا پرونده مشترك) را مبذول داريد.
١ـ آقای عباس اميرانتظام كه تاكنون ٢٦ سال از محكوميت وی می‌‏گذرد و حدود دو سال است به عنوان مرخصی درمانی برای معالجه بيماری‌‏هايی كه عمدتاً از عوارض دوره طولانی زندان است، آزاد است. چرا نبايد اين آزادی به صورت قطعی درآيد؟
٢ـ آقای مسعود باستانی كه در تاريخ ٣ مرداد ٨٤ در بيمارستان ميلاد مشغول تهيه گزارش بود، بازداشت و دو هفته بعد (١٥ مرداد) آزاد شد. پس از آن به دليل محكوميت شش ماهه و ٥ سال محروميت از فعاليت مطبوعاتی در دادگستری اراك خود را به آنجا معرفی كرد و با وجود اخذ رضايت شكات (شهرداری، نيروی انتطامی و آقای رضوانی يكی از قضات دادگستری) از تاريخ ١٧/٥/ ٨٤ اكنون در زندان اراك به سر می‌‏برد، به اين دليل كه دادستان اراك می‌‏گويد؛ وی بر خلاف ٥ سال محروميت از فعاليت مطبوعاتی، در يك خبرگزاری در تهران مشغول به‌‏كار شده است. حبس يك روزنامه‌‏نگار به دلايل پيش گفته زيبنده دستگاه قضايی نيست و مقتضی است دستور آزادی نامبرده صادر گردد.
٣ـ آقای احمد باطبی حدود ٧ سال از محكوميتش می‌‏گذرد و اكنون حدود شش ماه است در مرخصی به‌‏سرمی‌‏برد. مرخصی طولانی وی بهترين گواه بر عدم ضرورت ادامه حبس وی است و انتظارمی‌‏رود آزادی كامل وی تأمين گردد.
٤ـ آقای حجت بختياری در دی‌‏ماه ١٣٨١ بازداشت و محكوم به چهار سال حبس شد. وی كارگر و متعلق به خانواده‌‏ای محروم در يكی از روستاهای مشكين‌‏شهر است. ولی او تاكنون ٣ سال از محكوميت خويش را سپری كرده است. در اين مدت پدرش جان به جان‌‏آفرين تسليم كرد و نتوانست در مجلس ترحيم پدر نيز حضور يابد. با وجود صدور قرار وثيقه ٣٠ ميليونی از دو سال پيش تاكنون قادر به تامين آن نبوده است. اخيراً قرار وثيقه به كفالت تبديل شده و از تاريخ ٢ شهريور ٨٤ به مرخصی دو هفته‌‏ای آمده‌‏است. مستدعی است با حذف بازمانده حبس او دستور آزادی‌‏اش صادر شود.
٥ـ آقايان مصطفی پيران (پدر) و پيمان پيران (پسر) بيش از يك سال است در زندان بسر می‌‏برند و همسر و دو دختر مصطفی پيران بدون حمايت و تامين معاش هستند. پيمان پيران محكوم به ده سال حبس و مصطفی پيران محكوم به يك سال و نيم زندان شده‌‏اند. انتظار می‌‏رود مصطفی پيران با گذراندن بيش از نيمی از محكوميت خود، اكنون آزاد شود و در مورد پيمان پيران ضمن درخواست رسيدگی مجدد به پرونده وی در شعب ديوانعالی كشور، خواستار آزادی فوری او تا اعلام نتيجه اين رسيدگی هستيم.
٦ـ آقای سيامك پورزند ٧٤ ساله كه محكوم به يازده سال حبس شده و دوره حبس وی از... تاكنون بوده ٢ سال اخير را در مرخصی بوده است. در حالی كه وی جزو آمار زندانيان به شمار می‌‏رود. واقعاً چه لزومی دارد آزادی قطعی وی فراهم نشود؟
٧ـ آقای بهروز جاويد تهرانی در ١٨ تير ١٣٧٨ بازداشت و پس از ٤ سال آزاد شد. وی مجدداً در تير ماه ١٣٨٣ بازداشت و به ٧ سال زندان و ٥٤ ضربه شلاق محكوم شده است. رسيدگی مجدد و عادلانه به پرونده وی با در نظر گرفتن ملاطفت و تسامح و آزادی تا تعيين تكليف پرونده در شعب ديوانعالی كشور را تقاضا داريم.
٨ـ آقای بينا داراب زند بيش از يك‌‏سال از محكوميت سه ساله و نيمه خويش را سپری كرده و دارای بيماری كليه و دندان و چشم و نيازمند مرخصی فوری است. همچنين برابر قانون آزادی مشروط می‌‏توان آزادی ايشان را تامين كرد.
٩ـ آقای ارژنگ داوودی محكوم به ١٤ سال زندان است كه در دو سال اخير از مرخصی محروم بوده است. ضمن تقاضای اعطای مرخصی به نامبرده خواستار رسيدگی مجدد به پرونده ايشان در شعب تشخيص ديوانعالی كشور هستيم.
١٠ـ آقای عباس دلدار هفتمين سال حبس خويش را می‌‏گذراند و مقامات زندان از رفتار با وقار وی ابراز رضايت دارند و مرخصی‌‏های اخير وی نيز تاييد ديگری بر آن است. اميد است با توجه به شرايط خاص خانوادگی وی، دوران محكوميت‌‏اش پايان يافته و به آغوش خانواده باز گردد.
١١ـ آقای ناصر زرافشان كه اخيراً به مدت كوتاهی در مرخصی درمانی به‌‏سر بُرد و پيش از پايان معالجه به زندان بازگشت، بيش از نيمی از محكوميت خويش را سپری كرده و بايسته است اقدامات لازم برای آزادی وی از زندان به عمل آيد.
١٢ـ آقايان تقی رحمانی، رضا عليجانی و هدی صابر كه بعضاً محكوميت‌‏های طولانی را در سالهای گذشته سپری كرده‌‏اند، اكنون تا تعيين تكليف پرونده آنها توسط كميسيون ٤ نفره منصوب جنابعالی در مرخصی بسر می‌‏برند. انتظار می‌‏رود با روشن ساختن وضعيت آنان و ختم پرونده و آزادی كامل از زندان، حقوق آنان را استيفاء نماييد.
١٣ـ آقای امير حشمت‌‏ساران در تاريخ ٥/١٢/٨٣ برای چهارمين بار بازداشت و محكوم به ٨ سال حبس شده و رای صادره در دادگاه تجديدنظر تاييد گرديده است. از آنجا كه حدود ٧ ماه است محكوميت خويش را سپری می‌‏كند و تاكنون به مرخصی نيامده، مستدعی است ضمن موافقت با مرخصی وی، دستور اعاده دادرسی صادر گردد.
١٤ـ آقای عبدالفتاح سلطانی وكيل دادگستری و عضو هيأت مديره كانون وكلا است كه خدمات حقوقی بسياری از پرونده‌‏ها را به صورت رايگان انجام می‌‏داد. وی در تاريخ ٨/٥/٨٤ بازداشت شد و پيش از محاكمه، اتهام جاسوسی به وی به عنوان جرم اعلام گرديد و برخلاف قوانين اجازه ملاقات با وكيل به او داده نشده ‌‏است كه شرح آن را در نامه مورخ ٢٧ مرداد ٨٤ به آن جناب منعكس كرده‌‏ايم. با توجه به لزوم رعايت حقوق شهروندی آقای سلطانی و شرايط داخلی و بين‌‏المللی موجود تبديل قرار بازداشت به وثيقه يا كفالت و آزادی ايشان تا زمان رسيدگی به اتهامات در دادگاه صالح مقتضی است.
١٥ـ آقای مجتبی سميع‌‏نژاد جوان ٢١ ساله‌‏ای است كه پدر وی بازنشسته و عهده‌‏دار سرپرستی دو برادر بيمار مجتبی است. وی در جريان بازداشت وبلاگ‌‏نويسان در تاريخ ٢٤/١١/٨٣ بازداشت شده و پس از آزادی ساير متهمان اين پرونده، هنوز در زندان است. در حال حاضر حكم دادگاه بدوی مبنی بر ٢ سال محكوميت زندان وی صادر گرديده و قرار وثيقه ١٣٠ ميليون تومانی برای آزادی وی تا صدور رأی تجديد نظر صادر شده است و در پرونده ديگری مجدداً به ده ماه حبس در دادگاه بدوی محكوم گرديده است. به دليل عجز خانواده از توديع وثيقه ملكی يا ريالی، تبديل قرار بازداشت به كفالت تا زمان صدور رأی تجديدنظر به اميد تبرئه وی كمترين كاری است كه می‌‏توان برای تغيير وضعيت وی انجام داد.
١٦ـ آقای حشمت‌‏الله طبرزدی پس از بازداشت‌‏ها و توقيف‌‏های مكرر، در حالی كه از آخرين بازداشت وی تاكنون بيش از دو سال و نيم می‌‏گذرد، برای نخستين‌‏بار در تاريخ ٢ شهريور ٨٤ به وی مرخصی داده شد و هم اينك نيز در مرخصی به‌‏سرمی‌‏برد. آقای طبرزدی محكوم به ١٤ سال حبس بوده و انتظار داريم مرخصی نامبرده تمديد گردد تا پرونده وی در ديوانعالی كشور مورد رسيدگی مجدد قرار گرفته و احقاق حقوق وی مدنظر قرار گيرد.
١٧ـ آقای اميرعباس فخرآور محكوم به ٨ سال زندان شده كه نيمی از آن‌‏ را سپری كرده‌‏است. مرخصی‌‏های متعدد يك‌‏سال اخير او نشان می‌‏دهد دليلی برای نگرانی از آزادی وی وجود ندارد. او از ٢٠ خردادماه سال جاری تاكنون در مرخصی بسر‌‏می‌‏برد و مقتضی است مرخصی وی تداوم يافته و با توجه به درگذشت پدر نامبرده در سانحه رانندگی و اينكه وی بزرگترين فرزند خانواده است، شايسته است محكوميت وی مورد تجديد نظر قرار گيرد.
١٨ـ آقای مهدی قاسميان ٦٢ ساله در تاريخ ٢٢/٤/٨٤ در جريان برگزاری نماز جمعه خصوصی به اتهام تجمع و اخلال در نظم بازداشت شده است. با توجه به اينكه وی دارای يك كليه است و در ايام بازداشت چند روز را به بيمارستان انتقال يافت و تحت عمل جراحی قرار گرفت و وضعيت مساعدی از نظر جسمی ندارد و در بلاتكليفی بسرمی‌‏برد، مطلوب است دستور آزادی وی تا رسيدگی عادلانه به پرونده وی صادر شود.
١٩ـ آقای حسين قاضيان هم پرونده آقای عباس عبدی است كه محكوم به ٤ سال و نيم زندان شده كه يك‌‏سال آن سپری گرديده است. با توجه به تبرئه آقای عبدی، ادامه حبس آقای قاضيان فاقد وجاهت قانونی به‌‏نظرمی‌‏آيد و تا تعيين تكليف نهايی پرونده وی در شعبه تشخيص می‌‏تواند بيرون از زندان بماند. يادآوری می‌‏شود چنانكه در نامه مرداد ١٣٨٤ آقای قاضيان خطاب به جنابعالی آمده است، بسياری از نوشته‌‏ها و اوراق نامربوط به اتهام نامبرده را برخلاف ماده آيين دادرسی كيفری ١٠٣ و ماده ١٠ ق.م.ا ضبط كرده و به وی مرجوع نكرده‌‏اند. حاصل ٢٠ سال مطالعه، پژوهش و ترجمه برای وی بسيار مهم‌‏تر از حبس سپری شده‌‏است كه لازم است دستور اعاده آنها داده شود.
٢٠ـ آقای اكبر گنجی اكنون بيش از ٥ سال از محكوميت ٦ ساله خويش را سپری كرده و نيازمند رسيدگی‌‏های درمانی است. ضمن درخواست آزادی ايشان، در حال حاضر كمترين انتظار ما مرخصی درمانی وی می‌‏باشد.
٢١ـ آقای مهرداد لهراسبی، دستفروش كتاب در خيابان انقلاب در جريان وقايع ١٨ تير ١٣٧٨ در سن ٢٦ سالگی بازداشت شد. او ابتدا محكوم به اعدام و سپس به ١٥ سال حبس گرديد كه ده سال از حكم او تعليقی است. وی در سال گذشته بطور موقت آزاد شد اما مشكلات فراوان مالی و شغلی مجال سامان يافتن به زندگی او را نداد و پس از چندماه مرخصی دوباره به زندان بازگردانده شد. با توجه به مشكلات روحی و جسمی وی، آزادی و اقدامات درمانی و حمايت از طريق مركز مراقبت‌‏های پس از خروج در مورد او اقدامی انسانی و شايسته است.
٢٢ـ منوچهر محمدی و اكبر محمدی در جريان وقايع ١٨ تير ١٣٧٨ بازداشت شدند و احكام آنها در مرحله تجديدنظر به ١٥ سال حبس تقليل يافت. اكنون با سپری شدن نيمی از محكوميت مشمول آزادی مشروط شده‌‏اند و بدون تعلل می‌‏توان حكم آزادی‌‏شان را صادر كرد. منوچهر محمدی در ايام حبس با شركت در آزمون كنكور سراسری موفق شد، در مقطع ليسانس پذيرفته شده ( و مانند زندانيان ديگری چون احمد باطبی، امير عباس فخرآور، رضا محمدی و ...) ادامه تحصيل دهد و وارد دوره فوق‌‏ليسانس شود. او از تاريخ نيز در مرخصی بسر می‌‏برد. مرخصی و آزادی او به دفعات برای درمان يا شركت در امتحانات دانشگاه متبوع حاكی است كه هيچ دليلی وجود ندارد كه قوه قضاييه از حق وی برای آزادی نگران باشد. همچنين اكبر محمدی حدود ١٥ ماه است در مرخصی بسر می‌‏برد و مشغول اقدامات درمانی است. چه دليلی وجود دارد كسی كه عملاً آزاد است، در ليست زندانيان سياسی قرار گيرد و رسماً آزاد نشود؟ با توجه به شرايط خانوادگی اين دو برادر و نگرانی های پدر و مادر آنان كه ساكن شهرستان هستند و بنابر آنچه گفته شد، مقتضی است حق آزادی آنان در اسرع وقت تامين گردد.
٢٣ـ آقايان شهرام منصوری، فرهنگ منصوری و خالد حردانی سه متهم هواپيماربايی هستند كه به دليل محروميت‌‏های اقتصادی و بدون انگيزه سياسی دست به اقدام زده‌‏اند. با توجه به اظهار ندامت از فعل ارتكابی و شرايط وقوع بزه كه مطابق قوانين ايران و بسياری از كشورهای ديگر از موجبات تخفيف مجازات است، امكان عفو وجود دارد. مستدعی است تا زمانی كه مراحل قانونی آن طی شود و با توجه به سپری شدن ٦ سال از حبس آنان، امكان استفاده از مرخصی‌‏های مندرج در آيين‌‏نامه زندان برای آنها فراهم آيد. به ويژه يادآوری می‌‏‏شود كه آقای خالد حردانی در حال حاضر از عفونت شديد فك رنج می‌‏برد و لازم است در مراكز درمانی مجهزتر تحت معالجه قرار گيرد.
همچنين آقای رسول حرادنی محكوم به ٢٢ سال حبس شده و همسر وی به دليل طولانی بودن مدت حبس دادخواست طلاق داده است، او يك سوم از مدت محكوميت را سپری كرده و در حال حاضر دو سال است كه رأی باز شده است. محل سكونت خانواده اين افراد شهر اهواز و محل محكوميت‌‏شان زندان‌‏های اوين و رجايی‌‏شهر است، در نتيجه برای خانواده آنان كه از نظر مالی فاقد توانايی هستند، ملاقات با زندانی دشوار و فواصل زمانی زياد است. رأی باز شدن آقای رسول حردانی بهترين گواه بر وجود زمينه‌‏های مساعد برای تخفيف مجازات و گذشت و آزادی است.
٢٤ـ در پايان مستدعی است نسبت به وضعيت ٤ روزنامه‌‏نگار بازداشت شده در كردستان نيز اقدامات و پی‌‏گيری‌‏های لازم را انجام دهيد. آقای مادح احمدی در تاريخ ٦/٥/ ٨٤، رويا طلوعی در تاريخ ١٠/٥/٨٤ و اجلال قوامی و سعيد ساعدی نيز در تاريخ ١١/٥/٨٤ بازداشت شده‌‏اند. بازپرسی آنها به كندی صورت گرفته و در بلاتكليفی بسرمی‌‏برند و قرار بازداشت آنها تمديدشده‌‏است. مستدعی است با توجه به طولانی شدن مرحله بازپرسی دستور تبديل قرار بازداشت به قرار خفيف‌‏تر را صادر فرماييد تا با آزادی آنان در شرايط مناسب‌‏تری ادامه دادرسی صورت گيرد.
پيشاپيش از هر گونه اقدام جنابعالی و قوه محترم قضائيه در اجابت درخواست‌‏های سابق‌‏الذكر كمال امتنان را داريم.
با تشكر

انجمن دفاع از حقوق زندانيان
١٣ شهريور ١٣٨٤»


ايران امروز (نشريه خبری سياسی الكترونيك)
Iran Emrooz (iranian political online magazine)
iran emrooz©1998-2005 ........... editor@iran-emrooz.net